جمعيت شهرنشين ايران به سرعت درحال افزايش است

 

سرويس اقتصادي: براساس پيش‌بيني‌هاي انجام شده در برنامه پنجم توسعه، متوسط نرخ رشد طبيعي جمعيت كشور در دوره 20 ساله 1385 تا 1405 معادل 05/1 درصد خواهد بود. براساس گزارش نشريه «برنامه» ارگان معاونت برنامه‌ريزي و راهبردي رياست جمهوري جمعيت كشور با 16 ميليون و 500 هزار نفر افزايش در سال 1405 به رقم 87 ميليون و 200 هزار نفر خواهد رسيد كه 23 درصد بيش از جمعيت كشور در سال 1385 خواهد بود.طبق اين گزارش نرخ رشد جمعيت در طول اين دوره ثابت نخواهد بود و از 27/1 درصد در پنج سال اول به تدريج كاهش يافته و به 77/0 درصد در پنج سال آخر دوره مي‌رسد.بر اين اساس متوسط نرخ رشد جمعيت طي برنامه پنجم توسعه يعني سال‌هاي 1389 تا 1393 معادل 26/1 درصد برآورد مي‌شود.


بررسي‌ها نشان مي‌دهد با كاهش اندك نرخ باروري در ابتداي دوره و نيز افزايش تدريجي اميد به زندگي و احتمال بقا در كل دوره و تحت تأثير ساختار سنّي جمعيت در سال پايه، ساختار سنّي جمعيت نيز در سال‌هاي آينده به تدريج تغيير خواهد كرد.
همچنين با وجود كاهش نرخ باروري در ابتداي دوره، به دليل افزايش جمعيت زنان واقع در سنين باروري و احتمال بقاي كودكان، جمعيت 4ـ0 ساله يا پايين‌ترين گروه سني هرم جمعيت از پنج ميليون و 730 هزار نفر در سال 1385 به رقم شش ميليون و 840 هزار نفر در سال 1392 افزايش خواهد يافت اما با خروج تدريجي انبوه متولدين دهه 60 از سنين باروري، جمعيت 4ـ0 ساله در ادامه دوره كاهش مي‌يابد و در سال 1405 به رقم پنج ميليون و 800 هزار نفر مي‌رسد كه نزديك به جمعيت اين گروه سنّي در ابتداي اين دوره 20 ساله است.

به نوشته شماره اخير نشريه برنامه، ساختار سنّي جمعيت در 20 سال آينده به اين شكل خواهد بود:

ـ جمعيت زير 15 سال از 17 ميليون و 950 هزار نفر در سال 1385 به رقم 19 ميليون و 610 هزار نفر در سال 1400 افزايش يافته و سپس در سال 1405 به حدود 18 ميليون و 740 هزار نفر كاهش مي‌يابد.

با توجه به افزايش كل جمعيت درطول دوره، سهم اين گروه سنّي از 3/25 درصد در سال 1385 به 5/21 درصد در سال 1405 كاهش خواهد يافت.


ـ شمار جمعيت بالقوه فعال يعني پانزده تا شصت و چهار ساله كشور در اين دوره از 49 ميليون و 160 هزار نفر به 61 ميليون و 910 هزار نفر و سهم آنان از كل جمعيت كشور از 5/69 درصد به 71 درصد افزايش مي‌يابد.ـ جمعيت سالمند 65 ساله به بالاي كشور از سه ميليون و 700 هزار نفر به شش ميليون و 600 هزار نفر و سهم آنان از كل جمعيت از 2/5 درصد به 6/7 درصد افزايش خواهد يافت.

ـ در كنار افزايش تدريجي سهم جمعيت سالمند شصت و پنج ساله و بيشتر كشور، كم شدن از سهم جمعيت زير پانزده ساله باعث تثبيت نسبي نسبت وابستگي (نسبت جمعيت زير 15 سال و بالاي شصت و پنج) خواهد شد كه با اندكي كاهش از 44 درصد به 41 درصد خواهد رسيد.ـ جمعيت جوان كشور (29ـ15 ساله) نيز كه مركز ثقل جمعيت كشور است و بخشي از آنان نيروي كار جديد را شكل مي‌دهند از 25 ميليون نفر در سال 1385 به رقم 21 ميليون نفر در سال 1395 و حدود 17 ميليون و 700 هزار نفر در سال 1405 كاهش يافته و سهم آنان از 3/35 درصد كل جمعيت به 3/20 درصد تقليل مي‌يابد.

ـ ميانه سنّي جمعيت نيز از 8/24 سال در سال 1385 به رقم 3/35 سال در انتهاي دوره افزايش خواهد يافت.پيش‌بيني مي‌شود در ادامه روند گذشته، ميزان شهرنشيني از 5/68 درصد در سال 1385 به رقم 77درصد در پايان دوره برسد.

اين به آن معنا است كه جمعيت شهرنشين كشور از 48 ميليون و 200 هزار نفر به رقم 67 ميليون و 200 هزار نفر افزايش مي‌يابد. در همين حال روند كاهشي جمعيت روستايي كشور كه از سال 1370 آغاز شده همچنان ادامه مي‌يابد و از 22 ميليون و 200 هزار نفر در سال 1385 به حدود 20ميليون نفر در سال 1405 خواهد رسيد.

از جمله دلايل كاهش جمعيت روستايي كشور در دهه آينده مي‌توان به مواردي چون شهر شدن روستاها، ايجاد شهرهاي جديد و الحاق آبادي‌ها به شهرها و توسعه فيزيكي شهرها در كنار مهاجرت روستاييان اشاره كرد. طبق اين بررسي ايران هجدهمين كشور پرجمعيت جهان بوده و در 20 سال گذشته سريع‌ترين كاهش نرخ رشد جمعيت را در جهان تجربه كرده است. بر اثر كاهش شديد نرخ باروري، نرخ رشد طبيعي جمعيت كشور از حدود 2/3 درصد در سال 1365 به 2/1 درصد در سال 1385 رسيده است.


پيش‌بيني مي‌شود نرخ رشد جمعيت در دهه 95ـ1385 نيز در همين حدود باقي بماند و جمعيت كشور از 70 ميليون و 500 هزار نفر به 80 ميليون نفر در اين دهه برسد.همچنين نرخ رشد جمعيت در دهه 1405ـ1395 حدود 9/0 درصد و جمعيت كل كشور 87 ميليون نفر خواهد شد.


ـ يكي از بارزترين تحولات جمعيتي كشور از سال 1370 به بعد، بالا رفتن سنّ ازدواج و افزايش ميزان تجرد به خصوص در بين دختران بوده است.


اين مسأله در روستاها پررنگ‌تر بوده و ميزان تجرد زنان روستايي 30 تا 39 ساله حتي افزون‌تر از زنان شهري و مردان شهري و روستايي بوده است.



ـ به موازات افزايش ميزان تجرد، ميزان طلاق نيز در مناطق شهري و روستايي رشد چشمگيري يافته و شاخص نسبت طلاق به ازدواج از 8/8 درصد در سال 1370 به رقم 1/12 درصد در سال 1385 رسيده است.ـ با افزايش ميزان تجرد و نرخ طلاق در دهه گذشته، تعداد و سهم خانواده‌هاي زن سرپرست خانوار رشد بالايي يافته و انتظار مي‌رود اين رشد در دهه‌هاي آتي نيز ادامه يابد.


بالا رفتن سطح تحصيلات زنان به همراه سنّ ازدواج آنان، همچنين افزايش خانوارهاي زن‌سرپرست، و نيز مسايل اقتصادي از جمله عواملي هستند كه عرضه نيروي كار زنان به بازار كار را افزايش خواهند داد.

همچنين به دليل حجم بالاي جمعيت جوان واقع در سنّ باروري، افزايش نرخ باروري در مقطع حاضر، مي‌تواند منجر به عريض شدن پايه هرم سنّي جمعيت كشور و تكرار بحران جمعيتي دهه 60 شود.

بنابراين بايد سياست‌هاي تنظيم خانواده با تكيه بر جلوگيري از تولد فرزندان ناخواسته و تمركز بيشتر در مناطق محروم و كمتر توسعه يافته كه هنوز از نرخ باروري بالايي برخوردار هستند مانند گذشته ادامه يابد.